رواق امام خمینی حرم مطهر امام رئوف، بعد از گذر از روزهای کرونایی حالا شاهد میزبان دل های بارانی برای شرکت در مراسم دعای جوشن کبیر است… روزهایی که با حضور کرونا و محدودیت های آن حتی فرصت دعاهای دسته جمعی مثل دعای جوشن کبیر را از همه گرفته بود و هرکس در دوسال قبل در چنین شب هایی در تنهایی خودش “الغوث …الغوث…” را زمزمه می کرد. کلمات دعایی که آدم می تواند به حال دل خودش و دردی که در آن احساس می کند، یک اسم از هزار اسم خدا را برای گشایش صدا کند…دعایی که خواندن آن در شب های قدر سفارش اکید شده است…
آغازی در پناه مهربانی…
جمعیت منتظر شروع دعا است و آدم ها جور دیگری هوای هم را دارند… هر کسی هر کاری می تواند انجام می دهد تا شاید بتواند به نیت خدمت رسانی به مهمانان ثامن الحجج(ع) برای خودش توشه خیری جمع کند… مثلا پسر جوانی دست پیرمردی را می گیرد تا به راحتی از بین صف ها عبور کند و پیرمرد با دعای عاقبت به خیری برای جوان، او را بدرقه می کند…یا نوجوانی با کتاب دعاهایی که در دست دارد به هر کسی که کتاب دعا ندارد، کتاب دعا می رساند و با التماس دعایی که می گوید مسیرش در برای رساندن کتاب دعا در بین صف های جمعیت ادامه می دهد.
دعای جوشم کبیر با سلام و صلوات شروع می شود. صدای مداح مراسم در رواق با گفتن” اللهم انی اسئلک….”می پیچد… جمعیت هماهنگ با مداح زیر لب دعا را زمزمه می کنند و تک تک اسماء الله را صدا می زنند. فرازهای دعا یک به یک خوانده می شود…. مردی با محاسن سفید با گفتن “یا خیر الغافرین… ” با شانه هایی لرزان از اشک درخواست بخشش از خدا را دارد و جوانی با رسیدن به اسم اعظم” یا سریع الحساب…” بیشتر بر حال خود می گرید… یکی دلش با “یا جمیل و یا دلیل…” می لزرد و دیگری با گفتن “یا صریخ المستصرخین…”. هر کسی از ظن خود، برای داشتن حالی خوب و گذر از سختی های روزگار از خدا یاری می خواهد….
باران، نشانه رحمت جاری
خارج از محل های سرپوشیده حرم، حال و هوای دل های بارانی در صحن های امام مهربانی ها در این شب و در زیر بارش رحمت الهی، رنگ دیگری دارد. بیشتر جمعیت بی واسطه یک سقف، زیر باران ایستاده و نشسته دعا را نجوا می کنند…اگر کسی در گوشه ای پناهی پیدا کرده است در وسعت جایی که دارد دیگری را مهمان می کند تا با هم بتواند در پناه یک سقف کوچک با دعا همراه شوند. انگار مهربانی آسمان و امام به دل ها هم سرایت کرده است.
مناجات بین همه دل ها و چشم هایی که رو به آسمان خیره شده اند جریان دارد. در بین پیر و جوان، زن و مرد نجوای آرام اسم هایی که بزرگی و عظمت خدا را سعی دارند در کلماتی برای اهلش معنی کنند، جریان دارد. خدایی که می توان از ترس خشم و قهرش به عطوفت و مهربانیش پناه برد.
خدایی مهربان تر از مادر….
در بین جمعیت مادری کودکش را که روی پایش خواب است آرام آرام تکان می دهد تا فرزندش خواب دلچسب تری را تجربه کند. مداح می خواند:”یا رازق الطفل الصغیر…” و مادر چشم به صورت کودکش می دوزد… اشکی از چشمش روی صورتش می دود…گویا با تمام حس مادری که دارد همه خوبی های این شب را نه برای خودش، که برای دلبندش از خدای رحمان و رحیم می خواهد….
واسطه های بزرگی و بخشش….
فرازهای پایانی دعا، بارش باران تندتر شده است. می گویند یکی از لحظات استجابت دعا لحظه بارش باران است. بیشتر افراد دعا را ایستاده و بارانی تر می خوانند تا بلندای دستانشان کمی بیشتر به آسمان در این شب بندگی نزدیک باشد.
هر کس برای اجابت خواسته اش در این شب، خدا را به خاص ترین بندگانش قسم می دهد. یکی به سر شکافته علی(ع) و انتظار یتیمان کوفه، و دلی به عصمت زهرای مرضیه(س)… مثل همیشه امام حسین(ع) و شهدای کربلا گل سر سبد دل هایی است که بزرگی را برای بخشش واسطه بین خودشان و خدا می دانند.
دعا به پایان می رسد و دل هایی بسیاری با مناجاتی که در پناه امام هشتم(ع) داشتند کمی آسوده تر شده اند. چون می دانند مناجات تمنای نجات و آدمی مسکین مناجات است و عیار مناجات هر چقدر که باشد بودنش ضروری تر از نبود آن است. آدم هایی که می دانند نجات یعنی پناه بردن به عظمتی که هنگام جاری شدن هر بلایی، این بزرگی بر بالای بلندترین امانگاه آرام ایستاده است… و این امان و این پناه جز درگاه خدا جای دیگری نیست.
دل هایی که امشب با خود در شب شهادت امیر المومنین(ع) در لحظه لحظه این شب زمزمه می کنند: باز امشب منادی کوفه از امامی غریب می خواند….گوشه خانه دختری تنها ذکر امن یجیب می خواند…
طاهره فجر داودلی
- مدیر رسانه
- کد خبر 11808
- 810 بازدید
- بدون نظر
- پرینت