حال و هوای استقبال از زائران همراه با پرچم سبز و متبرک حرم مطهر رضوی در میان نواهای امام رضایی و بوی اسپند تجربه متفاوت مسافرانی است که در دهه کرامت به میهمانی ثامن الحجج(ع) از اتوبوس های مسافربری در پایانه امام رضا(ع) پیاده می شوند… مسافرانی که رنج سفر از شهرهای دور و نزدیک به مشهد را به بهای زیارت مرقد مطهر امام رئوفشان به جان خریده اند.
فریده بی ریا مسافری است که از اتوبوس اصفهان پیاده می شود و مشتاقانه به سمت جایگاه پرچم متبرک حرم مطهر امام رضا(ع) می رود و با چشمی گریان پرچم را طواف می کند. او می گوید: انتظار این مراسم را نداشتم و تمام خستگی راه از تنم درآمد. این لحظه را برای هر آرزومندی از خدا می خواهم و دعا می کنم که تمام بیماران را خدا به واسطه بنده برگزیده اش امام هشتم(ع) شفا بدهد و گره از زندگی جوانان مخصوصا تنها فرزندم که اسمش رضا است باز کند.
اتوبوس، اتوبوس مسافران اصفهان است و لهجه شیرین اصفهانی در بین نواهای در حال پخش در فضای ورودی شنیده می شود. زهره فرمانی مادری سن و سال داری است که بیشتر از همه بی قراریش پای پرچم به چشم می آید. همکلامش که می شویم از چشم انتظاری هایش می گوید. از دو ماهی که پسر کوچکش به او سرنزده است. بغضش را فرو می دهد و می گوید: با همه مشکلی که چشم راستم دارد و دکترها گفتند با عمل درمان نمی شود، به پابوس آقا آمده ام تا هم چشمم را شفا بدهد و هم به دل پسرم بیندازد تا به من سر بزند. حد دلتنگی من خیلی زیاد است و فقط برای طلب حاجت هایم به مشهد آمده ام که پیش امام رضا(ع) بروم و عصر دوباره به اصفهان برگردم.
زندگی دفتری از خاطره هاست
ازدحام جمعیت با رسیدن اتوبوس بندرعباس بیشتر می شود و ورودی پایانه برای تبرک جستن از پرچم و گرفتن بسته های متبرک شلوغ تر. مهسا برازنده دخترریز نقشی است که بعد ازگرفتن تبرکی و طواف پرچم مطهر چمدانش را به دنبال خوش به سمت درب ورودی می کشد. لطافت صحبت هایش نشان می دهد که سن و سال زیاد ندارد.
با نشان دادن مسیری که پشت سرگذاشته می گوید: هرجایی که آدم می رود حال و هوای خاص خودش را دارد. اولین بار است که به مشهد می آیم و این استقبال برایم خاطره انگیز شد. در لحظه بوسیدن پرچم حرم امام رضا(ع) دعا کردم همه مریضان را خدا شفا بدهد و هرکسی هر گرفتاری که دارد بر طرف شود. اسباب سفر من خیلی ناگهانی جور شد و با همه فراهم شدن هزینه و اسکان، پدرم رضایتی برای این سفر نداشت. اما خیلی ناگهانی راضی شد و در آن لحظه من آنقدر خوشحال شدم که گریه کردم و حالا با این استقبال خادمان امام رضا(ع) با اینکه به حرم هنوز برای زیارت نرفته ام اما احساس می کنم وارد حرم شده ام.
هر قطره ای با عشق تو از چشم ها می بارد….
محسن تولایی مسافر کاشمری است که در این روزهای ولادت می خواهد هم مهمان و زائر امام رئوف باشد و هم کارهایش را رفع و رجوع کند. درباره مراسم استقبال خادمان از مسافران می گوید: ما تقریبا به مشهد نزدیک هستیم و در طی سال توفیق زیارت چندین بار نصیبمان می شود. اما کسانی که از راه دور می آیند و بعد از ساعت های طولانی سفر با این استقبال روبرو می شوند قطعا خستگی از تنشان می رود و عشق به ثامن الحجج(ع) را می توان در اشک چشم های مسافران دید. امیدوارم کسانی که آرزوی زیارت امام رضا(ع) را دارند هرچه سریعتر به مراد دلشان برسند و به پابوس امام هشتم(ع) بیایند و ما هم می توانیم نایب الزیاره همه کسانی باشیم که امکان سفر را ندارند و این توفیق بزرگی است.
لطف کردی که به یاد دل ما آمده ای…
الهام زارعی مهمان دیگر امام مهربانی هاست که مدت زیادی مراسم استقبال را ایستاده و تماشا می کند و سعی میکند اشک هایش را پنهان کند. او می گوید: بعد از شش ماه دوباره قسمت شد تا به زیارت بیایم. هر چقدر درباره لطف امام رضا(ع) به خودم و خانواده ام بگویم کم گفته ام و به پای پنجره فولاد که برسم سجده شکر می کنم که امام رضا(ع) را در کشور خودمان داریم. تا لحظه ای که زنده ام پابوس امام هشتم(ع) هستم. خیلی خوشحالم که در ولادت امام در مشهد هستم و این صحنه خیلی من را منقلب کرد. از امام رئوف، از سلطان ایران، دوای درد دل دردمندان می خواهم همه کسانی که آرزوی سفر به مشهد دارند و مخصوصا در روستاها و مناطق محروم زندگی می کنند و دستشان خالی است کمک کند تا به زیارتش بیایند.
من زاده ی امید به لطف توام
آمنه دبیری نسب از مسافران دیگر بندرعباسی است. بعد از گذر از کاروان استقبال از زائر و دریافت تبرکی می گوید: خیلی لحظه خاصی را تجربه کردم. چند روز قبل هم در شهر خودمان مراسم پرچم گردانی بود که شرکت کردم. اما حال و هوای این لحظه خیلی خاص، جور دیگری برایم ماندگار شد و دوست دارم وقتی چشم به گنبد آقا افتاد از امام رضا(ع) برای همه دل خوش سلامتی و آرامش طلب می کنم.
استقبال از مسافران غریب الغربا حس و حال عجیبی دارد و فارغ از مسافت های گوناگون هر دلی به امیدی پا در بهشت هشتم می گذارد. دلی که احساسات شادی، امید، سبکبالی و اشتیاق، همزمان در آن پیچ و تاب می خورد و در نهایت از گوشه چشم با قطره اشکی جوانه می زند. دل هایی که امیدوار به لطف امام مهربانی ها هستند و همه دقایق این دلدادگی در صحن و سرای حرم مطهر جا می ماند تا سفری دیگر…
طاهره فجر داودلی
- مدیر رسانه
- کد خبر 11813
- 1341 بازدید
- بدون نظر
- پرینت